تمام معنای رسیدن همین بود
کافیست انار دلت ترک بردارد ...
مهربانی را بیاموزیم
موسم نیلوفران در پشت در مانده ست
موسم نیلوفران یعنی که باران هست
یعنی یک نفر آبی ست ...
برپا ایستاده ام
تا پگاه را ببینم
با عینک گمانم
و تاریکی را
به روشنایی مبدل کنم
با مداد کوچکم
و بیداری را در شب آغاز کنم
با صدای زنگ ساعتم
و شب را
در بیداری
به روزی درخشان برگردانم
با مهتابی اتاقم
و تا زندگی را باور کنم
در حضور مداومش
برپا ایستاده ام
تا هوا باقی است
تا عشق باقی است
تا آزادی باقی است
و از پا نمی نشینم
تا روشنایی را ببینم
تا سرود خوش آهنگ عشق را
بشنوم
تا حقیقت
این گوهر یگانه را بیابم
» پیمان آزاد «
یه چند روزی فرشته ها برام گریه کردن ( اشک شوق ریختن )
حالا خودم برای خودم گریه کردم
چه گوله اشکای قشنگی بودن وقتی از رو گونه هام می غلتید و میفتاد زمین
چشام هنوز دارن میبارن
قرار بود دیگه نبارن
قرار بود دیگه غم تو دلم جایی نداشته باشه
اما ...