اگه از عشق می شه قصه نوشت

  می شه از عشق تو گفت ...

  ( تقدیم به مهربونم )

دسته ها : شخصی - عاطفی
چهارشنبه 1387/11/9 18:41

 

دور یا نزدیک راهش می توانی خواند
 هرچه را آغاز و پایانی است
حتی هرچه را آغاز و پایان نیست
زندگی راهی است
 از بهدنیا آمدن تامرگ
شاید مرگ هم راهی است
راهها را کوه ها و دره هایی هست
 اما هیچ نزهتگاه دشتی نیست
هیچ رهرو را مجال سیر و گشتی نیست
هیچ راه بازگشتی نیست
بی کران تا بی کران امواج خاموش زمان جاری است
زیر پای رهروان خوناب جان جاری است
آه
 ای که تن فرسودی و هرگز نیاسودی
هیچ ایا یک قدم دیگر توانی راند؟
هیچ ایا یک نفس دیگر توانی ماند ؟
نیمه راهی طی شد اما نیمه جانی هست
باز باید رفت تا در تن توانی هست
باز باید رفت
راه باریک و افق تاریک
 دور یا نزدیک

« فریدون مشیری »

دسته ها : شعر - غمگینانه
پنج شنبه 1387/11/3 20:4
X